همایون از قلمروی گورکانی، با ۴۰ مرد و همسرش بیگا بیگم و همراهانش با راهپیمایی از طریق کوهها و درهها، به ایران آمد و در دربار صفویان پناهنده شد . هنگام آمدن نگهبانان شاه تهماسب به پیشبازش رفتند و از او پذیرایی شد. به آنها جایگاهی شاهانه داده شد و راه را به پیشبازش رفته بودند. در هرات همایون به گشت و گذار پرداخت و از دیدن آثار هنری و معماری ایرانی شگفت زده شد: بیشتر اینها، کارهای سلطان تیموری حسین بایقرا و مادربزرگش، شاهزاده خانم گوهرشاد آغا، بود؛ بنابراین او توانست شاهکارهای نیاکان و خاندان خود را از نزدیک ببیند و آنها را تحسین کند.
وی با کار هنرمندان ایرانی آشنا شد و کمال الدین بهزاد با دو دانش آموز خود را به دیدار همایون رفت. همایون از کار آنها شگفت زده شد و از آنها پرسید که اگر توانست هندوستان را بدست آورد آیا برای او کار میکنند: همایون شش ماه پس با شاه در قزوین دیدار کرد شاه در آنجا جشن و مهمانی بزرگی برای او برگزار کرد. دیدار این دو پادشاه در دیواری معروف در چهل ستون در اصفهان به تصویر کشیده شدهاست.
کامران میرزا، برادر همایون، نیز این زمان پیشنهاد داد تا در ازای همایون، مرده یا زنده، قندهار را به شاه تهماسب واگذار کند
شاه طهماسب نپذیرفت . و جشنی برای همایون برپا کرد با ۳۰۰ خیمه، یک فرش شاهنشاهی ایرانی، ۱۲ گروه موسیقی و. در آن جشن شاه همه اینها، و ۱۲۰۰۰ سوار ورزیده را به همایون بخشید تا شاهنشاهی خود را باز گیرد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر