۱۳۹۹ دی ۱۹, جمعه

زی بدخشان نگر چه هنگامه ست

گر ندیدی به چشم رستاخیز
زی بدخشان نگر چه هنگامه ست
همه فرزانگان به یک تن گرد
یک جهان اندرون به یک جامه ست
یک جهانست و تابش خورشید
هفت دریا همه بیک جام ست
آفتابی ز دوده جمشید
بهمنی از تبار بهرام است
ایرجی زاده ایست آزاده
پارسی زاده ای نکونام است
هم به آیین و برز گمشاد ست
هم به رادی و ارج گهرام است
گو به نمرودیان که خاک شوید
بت شکن آمدست و پرهام است
امد ، ای بردیان پر ز دروغ
انکه وشتاسپ زاد و ارشام است
آنکه باشد بزرگ زاده و راد
گاه گفت و شنود آرام است
خه خها او که نیک شایان است
زه زها او که سخت فرزام است
توسنان را لویشه خواهد کرد
باره ی افسری بدو رام است
کودنان از برش هراسانند
ترسد انکس که از دد و دام است
مهر برزین و آتشین گفتار
اریا بخت و نیک فرجام است
گاه روشنگری اشو زرتشت
گاه مردانگی ابرسام است
پارسی زاده ایست دیو اخشیج
مانیی از تبار برزام است
کشوری در پناهش آسوده
میهن از مهر او به آرام است
هم بگفتار نیک گوینده
هم به راه و روش ابر گام است
هم جوان بخت و رستهم آیین
هم نریمان و هم ابرسام است
شهریاری ز پهله درواز
رادمردی همال شهرام است
نام نیکش بگوی نام خدا

که لطیف است و نیک پدرام ست  



ما زادگان  پارسی نیکان نیاکانیم 

 ازهیرمند و نیمروز  و جوزجانانیم  

از فاریاب و اندرآبیم و ز  پروانیم

ما  گوهر جانیم  و از خاک  بدخشانیم

 از قندهار و نیمروز و از سمنگانیم

ما زاده طوس و تخارستان و بغلانیم 

ما اریانیم  ایرجی زادیم و   ایرانیم 

ما  پارسی  آزادگان کشور جانیم 

ما از خراسان زادگاه مهر تابانیم 

ما از تبار نیک بختان سجستانیم

پامیریانیم از وخان وخش رخشانیم

ما مردمان  پهشه    دهگانان  لمغانیم 

ما نیک مردان  پروچان و بلوچانیم 

ما از بلورستان ز پرسانیم واشکانیم  
ما خسرو خوارزم و کوشان شاه کوشانیم 

اغریرثان   پاک دل  خوبان   تورانیم


هم نیزک طرخان و هم شیران ختلانیم 

در مرو ماهوییم و در مرغاب گیلانیم 

افشین و کابل شاه و اخشید و برازانیم

 نیدون کش زوبین  رخج و صول گرگانیم 
ما از سکایی مردم انسوی رودانیم 

از غورک و سهراب و از چابک تکینانیم 
ما از عراق و پهله و کرمان و ارانیم 
ما دیلم اسپاران و کرمانجان وگورانیم 
از پرهه مکران و از کهنوج و کرمانیم 

ما     اذر آپادانیان  ِ           پهلوانانیم 


ما آریانِ   پارسی زادِ خراسانیم 

تابنده مهر اسمان شهرایرانیم 








 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

آریان پارسی

چندین مخور اندوه دل چاک خراسان

ایران به جهان گر چه دل زنده دلانست از خاک خراسان به تنش جان و روان است - چندین مخور اندوه دل چاک خراسان آیاد شود بار دگر خاک خراسان پروین که...